معصومه علینژاد قمی معروف به مسیح علینژاد متولد ۱۳۵۵ در روستای قمیکلا شهرستان بابل روزنامهنگار و نویسنده ضدانقلاب و عامل سرویس جاسوسی انگلستان است. علی نژاد خبرنگاری را از سال ۱۳۸۰ با روزنامه همبستگی آغاز کرد و با بعد از آن به ایلنا پیوستهضمنا همکاریهایی با روزنامههای شرق، بهار، وقایع اتفاقیه، هممیهن و اعتماد ملی نیز داشته است. او خبرنگار مجلس در دوره های ششم و هفتم بوده است. در سالهای فعالیت به عنوان خبرنگار مجلس به دنبال سرقت یکی از اسناد اداری از مجلس هفتم اخراج شد. علی نژاد علت اخراج خود را مسئله دیگری میداند، در حالیکه در وبلاگ شخصی خود به طور وضوح به عادت دزدی خود در دوران دبیرستان اشاره میکند و نشان میدهد اخراجش از مجلس آنقدر هم بیدلیل نبوده است:
«در دبیرستان آزرم بابل، کیف دختران برگزار کننده مراسم صبحگاه و کسانی که مسول برنامهها و جشنهای دهة فجر بودند را به همراه دو سه دوست دیگر خالی میکردیم و با پولش برای بچههای دیگر مدرسه، نوشابه و کیک تیتاپ میخریدیم.»
علینژاد در جایی دیگر بیاعتقادی خود به حجاب را نشان میدهد و از خاطرات دوران تحصیل خود اینطور روایت میکند:
«نرسیده به کوچه چادر را میانداختم سرم و طوری زار و نزار و آویزان وارد خانه میشدم که انگار تمام راه مدرسه چادر به سر بودهام. خانم حسینی هم که نمیدانست مرا از بیچادری جدا میکرد و هی نصیحتم میکرد که من با این همه متانت و وقارم خوب است که با اراذل و اوباش مدرسه هم کلام نشوم که از راه به درم کنند. بعدها که شده بودم رهبر همان اراذل و اوباش مورد نظر ایشان و همه را توصیه به کتاب دزدی از سازمان تبلیغات اسلامی و برخی کتابخانههای شهر میکردم مجبور شده بود دوره بیافتد و به دیگران توصیه کند که با من راه نروند که از راه به در شوند.»
علینژاد، دزد اسناد محرمانة مجلس شورای اسلامی
اقدام وی برای دزدی اسناد محرمانه مجلس شورای اسلامی علینژاد را طعمه خوبی برای سرویس جاسوسی انگلیس قرار داد تا از وی جاسوسی خوب تربیت کند، لذا از همان زمان بود که وی به دام MI6 افتاد و الحق مورد مناسبی برای این سرویس جاسوسی برای فعالیت علیه ایران بود.
اسناد همکاری با سرویسهای جاسوسی غرب
علینژاد پس از فرار از کشور و کسب آموزشهای پیشرفته جاسوسی در دانشگاه آکسفورد مأمور میشود با اکانتی به نام oxford Girl در توئیتر به سازماندهی معترضان و تفرقهافکنی در ایران در ایام فتنه 88 بپردازد. در عین حال پس از شکست سنگین جریان فتنه در تاریخ 9 دی با دریافت مأموریت جدید خود از سوی سرویس جاسوسی انگلیس، وظیفه کشتهسازی و پیگیری کشتهشدگان فتنه را بر عهده میگیرد. وی با پشتیبانی MI6 و گروهک تروریستی منافقین تلاش میکند تا تلفنی با خانواده کشته شدگان فتنه مصاحبه کرده و ضمن تحریک آنان به مقابله با نظام، به مظلوم نمایی فتنهگران میپردازد. در راستای همین مأموریت جدید، وی دیدار ویژهای با احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران انجام داد که طی آن، حقوق از دست رفته فتنه گران! را پیگیری کند. اما هیچگاه به دنبال باز پسگیری حقوق بسیجیان کشته شده و آسیب دیده در دوران فتنه نبود و به طور کلی این افراد را نادیده میگرفت.
علینژاد در دوران فعالیت خود در روزنامة اعتماد ملی(روزنامه مهدی کروبی) مقاله جنجالیای به نام «آواز دلفینها» نوشت که اعتراضات گستردهای را علیه او برانگیخت. در این مقاله او رفتار دکتر محمود احمدینژاد در سفرهای استانی را به مربی دلفینها تشبیه کرد و از مردم نیز تحت عنوان دلفینهایی گرسنه که برای لقمهای غذا در برابر مربی خود سر و دست تکان میدهند نام برد. پیگیری این مقاله از سوی قوه قضاییه منجر به اخراج او و همینطور عذرخواهی مهدی کروبی شد. علی نژاد بعد ها برای نوشتن این مقاله مورد تشویق از سوی دشمنان ایران قرار گرفت اما همین افراد که با اندیشه ضد ایران به دفاع از علی نژاد برای نوشتن این مقاله پرداختند نیز مزد او را در ازای وطن فروشی و خیانت نداند:
«در یکی از کنفرانسها خارجی(ضد ایرانی)، مسئول برگزاری همایش از من به خاطر مطلب آواز دلفینها تشکر کرد. البته ایشان به من گفت که این مسائل کافی نیست و دلیلی بر حرفهای بودن شما نمی شود.»
وی در پایان دوره اصلاحات با کمکهای دوستان اصلاحاتی خود و همینطور توسط انتشارات برادرش محسن علی نژاد دو کتاب به نامهای«تاج خار»(درباره فعالیتهای خبرنگاری علینژاد در مجلس هفتم) و«تحصن»(گذر و نظری بر رویداد تحصن در ششمین مجلس شورای اسلامی) منتشر کرد که موضوع این کتاب بررسی تحصن نمایندگان افراطی احزاب منحلة مشارکت و مجاهدین بود. علی نژاد دو کتاب دیگر به نام های من آزاد هستم و قرار سبز نیز دارد.
پس از گشایش صفحه مقام معظم رهبری در فیسبوک وحشتی بسیار زیاد وجود او را در برمیگیرد. وحشت علی نژاد از فعالیت این صفحه به قدری مضحک و زبونانه بود که حتی هم مسلکان سبز علینژاد هم به او اعتراض کردند.
همسر علینژاد به شدت با فعالیتهای او مخالف بود. در نهایت هم همین اختلافها باعث شد علینژاد با جدایی از همسرش به همراه تنها فرزندش پویان، به دلیل اینکه نه در داخل ایران و نه در بین ژورنالیستها و روزنامهنگاران منصف جایی نداشت مجبور به فراری مفتضاحه از کشور شود. فراری که سرنوشتی به مراتب سیاهتر از وضعیت او در ایران برایش رقم زد. او پیش از خروج از کشور از طریق «سهیل اعرابی» (برادر سهراب اعرابی) از عناصر مهم منافقین خارج از کشور که در ارتباط با داخل نیز میباشد به «پروین فهیمی» (مادر سهراب) وصل شده و به هدایت و خط دهی گروهک مادران عزادار پارک لاله مرتبط با منافقین میپردازد.
با بررسی روند زندگی پناه جویان به بیگانه در خارج از کشور متوجه میشویم ایجاد یک خلأ که عمدتاً به دلیل نوع نگاه غیر دینی به زندگی است، که پدید آورنده کوه مشکلات برای آنها میشود و همین روند در نهایت آنها را به منجلابی میکشاند که از حد تصور آنها بسیار ژرفتر است. در این شرایط این افراد برای فرار از یک واقعیت دست به انتحار سیاسی میزند و بازمانده امید خود برای بازگشت به شرایط متعادل را از میان برده و تمام پلهای پشت سر خود را خراب میکنند. افرادی نظیرعلینژاد، داوودی مهاجر، علی افشاری، نیکآهنگ کوثر و سایر وابستگان وامانده اپوزیسیون در چنین شرایطی قرار دارند. در این بین علی نژاد با سن بسیار اندک روند بسیار سریعی برای پیوستن به جمع ته ماندههای اپوزیسیون خارج نشین را طی کرد.
در تابستان ۱۳۸۸، علینژاد که با خوش رقصی برای دشمنان ایران نظیر آمریکا تصور میکرد دنیا به کام او خواهد چرخید چندماهی را در انتظار مصاحبه با باراک اوباما سرگردان در امریکا سپری کرد. اما هربار با جواب منفی از سوی وزارت خارجه ایالات متحده روبرو شد در حالیکه ویزای آمریکا به او به منظور مصاحبه با اوباما داده شده بود. اما حتی اربابان آمریکایی او نیز به چشم خائن به او نگاه کرده و حاضر به مصاحبه با او نشدند. او در مدت اقامت خود در آمریکا البته بیکار ننشسته بود؛ و با حضور در تجمعات سلطنتطلبان و منافقین در کنار مطربها و رقاصههای فراری به سخن پراکنی علیه نظام پرداخت و از این طریق در مدت اقامت خود در آمریکا امرار معاش میکرد. در خلال این دوران علینژاد در روز ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۹ در سان فرانسیسکو گفت «سی سال ما لرزیدیم، اینک شما بلرزید» اما کسی که همیشه به خود لرزیده همین روزنامه نگار مغرض فراری بوده است.
علی نژاد در سال ۲۰۱۰ به همراه تعدادی دیگر از نویسندگان و روشنفکران ایرانی بنیاد ایران ندا را تأسیس کرد.
مسیح علینژاد همیشه با خدمات رسانی به اربابان آمریکایی و انگلیسی خود سعی داشت رضایت آنها را برای گرفتن اقامت دائم در غرب جلب کند. بیچارگی ناشی از طلاق و فلاکت در غرب باعث شد سرانجام این عامل رسانهای و جاسوسی با یک ضد انقلاب دو رگه و دارای ملیتی انگلیسی با20 سال تفاوت سنی ازدواج کند، بلکه میزان مشکلات و بدبختیهای خود را کمتر کند.
علینژاد ادعا میکند ایمیل تهدیدآمیزی دریافت کرده که در آن تهدید به تجاوز جنسی شده است. ازین دست حاشیه سازیها در پرونده این خبرنگار جاسوس فراوان دیده میشود. علینژاد همواره سعی دارد با تلاش برای سیاه نمایی وضعیت موجود در کشور نام خود را بر سر زبانها بیندازد ادعای او مبنی بر تهدید به تجاوز نیز از دسته همین اقدامات برای افزایش شهرت خود است. وی در یکی از نوشتههای خود اعلام میکند که دوستانش وی را مصی صدا میزدند، اما فردی به نام پویان که ظاهراً خیلی به وی علاقه نشان میداده برای علینژاد شعری سروده و او را مسیح خطاب کرده است. از آن به بعد علی نژاد نام خود را از معصومه به مسیح تغییر میدهد.
او حتی در میان همفکران خبرنگار خود بیشتر به یک فرصتطلب شناخته شده است تا یک خبرنگار در معنای واقعی آن، به طور مثال در روزنامه متعلق به کروبی فعالیت میکرد ولی به موسوی رأی داد!!
مسیح علینژاد به دلیل ناکامی در زندگی شخصی و برخورداری از عقدههای روانی خود که حاصل از فعالیتهای ناموفق در اغلب زمینهها است، تمایل درونی شدیدی به فمینیسم دارد. بارها در مصاحبههای گوناگون بر این عقیده پافشاری کرده است. وی به قدری از تفکر ایرانی فاصله گرفته است که به وضوع رفتار زنان ایرانی در برابر شرب خمر را مورد تمسخر قرار میدهد و مدعی است با خوردن نجاسات به فرهنگ و تمدن غرب نزدیکتر خواهد شد.
بسیاری از آشنایان او معتقدند دروغ سکه نقد او در بازار فعالیت رسانهای است. وی که در روزهای بعد از انتخابات 88 پروژه شهید و مجروح سازی در حوادث پس از انتخابات را در جرس دنبال میکرد ،در دروغی آشکار و بدون اینکه هیچ اشارهای به طنز بودن مطلب کند، نوشت:
"رضا رحیم مشایی" فرزند آقای مشایی نامهای به او نوشته و گفته که خواهرم یعنی عروس دکتر احمدینژاد پس از راهپیمایی 22 بهمن دیگر به منزل احمدینژاد نمی رود.
وی در انتهای مطلب خود از حسین رنجبران و حامد طالبی هم شاهد گرفته و مدعی میشود این افراد هم وجود این نامه را تأیید کردهاند. حامد طالبی در واکنش به این مطلب مینویسد:
«این خانوم دروغگو در انتهای مطلب خود مدعی شده که حسین رنجبران خبرنگار صدا و سیما و حامد طالبی صحت این نامه را تأیید میکنند! این یک دروغ شاخدار و محض است که نه تنها من بلکه حسین رنجبران هم از شنیدن آن شوکه شده بود. جالب اینکه این خبرنگار سابق مدعی شده که با ما از زمانی که در حوزه پارلمان بودیم آشناست در حالی که بنده در طول مدت خبرنگاری ام هیچ وقت خبرنگار حوزه پارلمانی نبودم و در حوزه های دانشجویی و دولت فعالیت داشتم. به هر حال پس از ماهها دوری از تهران خیلی برام جالب بود که توی روز روشن این خانوم از اونور دنیا چنین دروغ شاخداری رو بهم نسبت داده.»
وجه دیگری از فساد اخلاقی علینژاد در جایی روشن میشود که وی آشکارا به دفاع از زندگی بدون ازدواج میپردازد:
«مسیح علینژاد با کامبیز فروهر درنشستی که در وزارت امورخارجه آمریکا برگزار شد آشنا شدند. النایر هم در این نشست حضور داشت. دوستانشان حسن سربخشیان و پروانه فروهر، احمد باطبی و فریبا داوودی مهاجر همان جا یک پارتی میگیرند برای این آشنایی که عکسهایش در صفحه فیسبوک حسن سربخشیان هست. آنجا دوستانش مرتب میگویند که به انگلیس برنگرد همینجا ازدواج کن و مسیح مینویسد حالا که از شر قراردادهای رایج خلاص شدم شما ایرانی بازی در میآورید و گیر میدهید. ازدواج چهارچوبی است که عشق را ویران میکند ما میخواهیم عاشق بمانیم نه زن و شوهر.»
کامبیز فروهر روزنامهنگار و بازیگر ضدانقلابی هالیوود، دارای ملیت انگلیسی و عضو هیئت موسس انجمن بینالمللی روزنامه نگاران ایرانی مقیم خارج کشوراست که ساکن آمریکا میباشد. وی عضو جریانی است که آشکارا قصد براندازی نظام جمهوری اسلامی با عملیات مسلحانه و تروریستی را دارد.
در ایام پیش از انتخابات وی به روشنی به تشویق مردم و سیاسیون برای آغاز اعتراض علیه رای شورای نگهبان پرداخت و حتی پا را ازین فراتر گذاشته در جایگاه تئوریسین به طراحی برنامه برای گروه های سیاسی میپردازد. قبایی که برای تن علی نژاد بسیار بزرگ است:
وی نوشته است: " اگر مشایی رد صلاحیت شود، چه خوب میشد که همة گروههای سیاسی که در این انتخابات شرکت میکنند به این رد صلاحیت اعتراض کنند. اگر نظارت استصوابی برای «شخصیت های شناخته شده سیاسی» بد است، نمیشود یک جا سکوت کرد و یک جا اعتراض، اگر(آیت الله) جنتی بد است برای همه بد است. اگر چه شنیده ها حاکی است که احمدینژاد خودش به تنهایی حریفِ (آیت الله) جنتی خواهد بود اما به هر حال رفتار دوگانه سیاسی حداقل در همین بسترِ انتخاباتی جالب نخواهد بود".
وی برای بهرهبرداری سیاسی از مشایی تلاشهایی برای مصاحبه با او داشته است که از طرف مشاوران مشایی رد شد. مشاور مشایی دلیل رد این درخواست را انحراف علینژاد از مسیر آرمانهای انقلاب عنوان کرد. در پاسخ به این نظر نیز علی نژاد، مشایی را سر دسته منحرفان خواند.
تماسهای تلفنی با مقامات، برای جاسوسی
وی همیشه تلاشهای مکرری برای تماس با مقامات جمهوری اسلامی داشته است. در حالی که اغلب موارد نیز مورد بیتوجهی کارگزاران نظام جمهوری اسلامی قرار گرفته است. به طور مثال سید حسن نقوی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و نماینده ورامین، عشرت شایق نماینده سابق تبریز و فاطمه آلیا از جمله افرادی هستند که بعضا تا 100 تماس نیز از سوی علی نژاد با آنها گرفته شده است.
عناد او با مقامات جمهوری اسلامی به دلیل اینکه خود به دنبال اقدامات هنجار شکنانه و مجرمانه مجبور به فرار از کشور شد به حدی است که در فیسبوک در ارتباط با خبر دستگیری قاضی مرتضوی مینویسد:
امروز که از خواب بلند شدم از خبر دستگیری مرتضوی در شب گذشته، اینقدر خوشحال بودم که یک دل سیر رقصیدم.
وی به روشنی از اختلاف نظر موجود در رسانههای ضد ایرانی بخصوص صدای آمریکا انتقاد میکند و حتی افرادی نظیر مهاجرانی و کدیور را متهم به دروغ گویی علیه ایران میکند. این شرایط نشان از تفرق بی حد و حصر در بین جبهه اپوزیسیون فاسد خارجنشین است. مسیح علی نژاد با انتشار مطلبی در فیسبوک شخصی خود از آوارگی خود در انگلستان خبر داده است. علینژاد در این مطلب با اشاره به اینکه به دلیل فروش خانهای که در آن مستأجر بوده است بی جا و مکان شده، از کسانی که ساکن انگلیس هستند درخواست کمک کرده تا شاید بتوانند برای او خانهای دست و پا کنند. حتی در مطالبش عنوان کرده که حاضر است یک یا دو اتاق از یک خانه را اجاره کرده و مشکلی با داشتن همخانه هم ندارد! و همچنین اضافه کرده که در محل سکونت قبلی با دو همخانه لهستانی زندگی میکرده، البته وی هیچ اشارهای به جنسیت همخانهها هم نکرده است.
نیکآهنگ کوثر گردانندة سایت ضدانقلابی خودنویس با انتشار کامنتی در زیر این مطلب وی را برای پیدا کردن خانه در آکسفورد راهنمایی می کند و می نویسد:« آپارتمان مهدی ه. خالی نشده؟».
مسیح علینژاد که از این حرف نیکآهنگ کوثر به شدت عصبانی شده وی را با القابی چون خروس بیمحل و دلقک خطاب کرده و در جواب وی اینچنین می نویسد:
«متأسفم برای ذهن بیمارت نیک آهنگ، که توی شرایط بحرانی که ما یک ماه دنبال خونه مناسب میگردیم شما فقط به فکر مزه پراکنیهای خودت هستی... کیهان هم من هر چقدر حتی شخصی بنویسم فقط ذهناش آلوده است و همه چیز را دست میاندازد و وصل میکند به رضا(ربع) پهلوی و مهدی ه. و درست مثل خودت از حروف الفبا استفاده می کند... من حوصله دلقک بازی های کسانی که توی ذهن شان همه چیز را به این و آن وصل می کنند ندارم، اما شما هم همین کار را بکن». ادامه این جریان باعث دعوای گسترده بین تفاله های اپوزیسیون در خارج از کشور شد.
وی همانطور که از شخصیتش انتظار میرود حمایت صریح و رسمی خود را از مدیر و پشتیبان سایتهای مستهجن اعلام کرد و خواستار پیوستن حامیان موسوی به این کمپین شد.
علی نژاد به قدری در منجلاب فساد و تباهی فرو رفته است که حتی خود نیز به این امر معترف بوده و میداند اگر روزی به ایران بازگردد هیچ جایی نخواهد داشت و حتی دوستانش نیز به او پشت میکنند:
«اگر برگردم ایران و زندانی شوم و آنها لطف کنند و بگویند به قید وثیقه آزاد هستی، شک دارم اطرافیانم دست به اسنادشان بزنند؛ تک تک کسانی که همیشه مرا در حالِ فرار دیدهاند یعنی به نظر شما دست به اسنادشان برای وثیقه گذاشتن خواهند زد؟ اعتماد در حدِ صفر! این زندیق دلتنگ پروندهاش در بین اهالی محل هم سیاه است».
حضور مستمر در بین معاندان و اپوزیسیون خارج نشین
علینژاد مستأصل، به دلیل قدم گذاشتن در راهی که هیچ نقطة امیدی برایش ندارد برای جا باز نمودن در فضای اپوزیسیون خارجنشین از هیچ کوششی فروگذار نیست.
وی که در همة جلسات و نشستهای آنان حضور فعال دارد تلاش بیدریغی برای شأنیت دادن به جایگاه خود، بین گروههای معاند دارد تا بلکه در آنجا بتواند از درآمدهای گروههای مذکور که توسط سرویسهای غربی ارتزاق میکنند، بهرهمند گردد.
علینژاد در جوار رضا ربع پهلوی
علینژاد و شیرین عبادی(بهایی)
علینژاد در جلسهای با حضور مسعود بهنود
شکست پروژة علینژاد و غرب در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری
مناظرههای ریاست جمهوری یازدهم که از مدتها پیش از طرف رسانههای ضد انقلاب و دشمنان قسم خورده جمهوری اسلامی و نوکرها و کلفتهای آنها نظیر همین علینژاد طعمه دندانگیری برای شایعه سازی محسوب میشد این بار با درایت مدیران رسانهای جمهوری اسلامی و بصیرت کاندیداها مشت محکمتری از آنچه انتظار مواجهه با آن را داشتند حواله صورت ضد انقلاب فراری کرد به طوری که علینژاد در صفحه فیسبوک خود ضمن اعلام نارضایتی از وضعیت مناظرهها مینویسد:
«مناظرة هشت نامزد ریاست جمهوری چه خوشمان بیاید چه نه، برگ برندهای بود برای نظام سیاسی حاکم در ایران» در حال حاضر علینژاد تنها در برنامه آنتن حضور دارد و در همین برنامه سعی در سیاه نمایی وضعیت ایران در ابعاد مختلف دارد.
بررسی وضعیت امثال معصومه علینژاد قمی نشان میدهد افراد پناه برده به غرب به نیت کامروایی از راه وطن فروشی نه تنها در این راه محصول خوشایندی درو نخواهند کرد بلکه حتی اربابان آنها نیز با پشت کردن به این خائنین و جاسوسان و وطن فروشان فاسد تنها کورسوی امید را برایشان مسدود خواهند کرد تا اینکه در نهایت سرنوشتی مشابه معصومه علی نژاد نصیبشان شود.
مختصری از ارتباطات اجتماعی:
· هادی حیدری
· کامبیز فروهر
· رضا ربع پهلوی
· فریبا داودی مهاجر
· داریوش آشوری
· مهران براتی
· شهرنوش پارسی پور
· مهدی جامی
· رامین جهانبگلو
· آرش سبحانی
· مهرانگیز کار
· نیک آهنگ کوثر
· محسن نامجو
· محمدرضا نیکفر
· اکبرگنجی
· شیرین عبادی
· سامان اربابی
· سهیل اعرابی
· پروین فهیمی
· فائقه آتشین
مختصری از ارتباطات رسانهای:
· روزنامه همبستگی
· شرق
· بهار
· وقایع اتفاقیه
· هم میهن
· اعتمادملی
· جرس
· کلمه
· روزآنلاین
· صدای آمریکا
· بی بی سی
از دوست بپرسید که چرا می شکند