رژیم غاصب، نامشروع و صهیونیستی اسرائیل بدلیل شرایط جغرافیایی و حضور نامشروعش در خاورمیانه از یک رو و بروز انقلاب عظیم اسلامی ایران که منجر به شکست نقشههای آمریکا برای تبدیل ایران شاهنشاهی به عنوان سپر تدافعی اسرائیل شد از سوی دیگر، تبدیل به دشمن ذاتی و استراتژیک برای جمهوری اسلامی ایران شد.
بدون اشاره به سوابق جنایات متعدد این رژیم در عرصههای منطقهای و جهانی، و مواضع خصمانة او نسبت به حقوق انسانی ملل جهان، به بررسی مواضع اخیرش نسبت به ایران قبل و بعد از انتخابات مینماییم.
در دو دهة اخیر با توجه به رشد فزایندة ایران در عرصة اثرگذاری بر مناسبات منطقه و جهان، و نیز ناتوانی رژیم غاصب در رویارویی با این رشد رو به جلو که ناشی از نوع ساختار غنی حکومتی ایران(وجود رکن ولایت فقیه که موجب پویایی اجرایی و سیاسی است) میباشد، شاهد انزوای شدید صهیونیستها در کلیة مسائل سیاسی جهان بودیم.
اسرائیل به عنوان یکی از دشمنان ایدئولوژیک و استراتژیک ایران، برای خارج شدن از سیاست منفعلانة خود که حدود یک دهه با آن دست به گریبان است، طی اعلام به تهدیدهای نظامی علیه ایران، تلاش در خروج خود از انزوای حاکم بر ساختار سیاسی خود در منطقه نمود.
پیش از انتخابات شکوهمند 24 خرداد 92، تهدیدهای زیادی از سوی آنان مطرح شد که با کاوش در چیدمان نظامی و سیاسی روز منطقه، میتوان تنها عامل آنها را ایجاد بستری برای طیفهای ضد ایرانی و ایجاد ایران هراسی یافت. عاملی که بیش از دو دهه ابزار اعمال قدرت غرب بر منطقه و بلاخص ایران بود.
نکتة جالب و در عین حال مسرت بخش، توان روزافزون سیاس ایران است. توانی که مقام معظم رهبری از آن به عنوان حماسة سیاسی نام برده و در ایران پس از انتخابات به وضوح شاهد آن بودیم.
ایجاد شکاف ایدئولوژیک بین آمریکا و اسرائیل پس از انتخابات ایران
طبق نظر سیاستمداران، پس از برگزاری با عزت و شکوهمند انتخابات ایران، شکافی عمیق در تئوریها و ایدئولوژیهای آمریکا و اسرائیل بوجود آمد و این شکاف که بدلیل نزدیک شدن به پایان دولت وقت آمریکا(حزب دموکرات) و نیاز شدید آن به کسب یک گام موفق سیاسی(ارتباط با ایران و افزایش توان اثرگذاری سیاسی) برای حفظ بقاء اجتماعی و سیاسی حزب خود، بوجود آمد، موجب تغییر رویکرد آمریکا در چیدمان رفتاری خود با اسرائیل شد. هرچند این تغییر مواضع از سوی دولت آمریکا در مواردی همچون عدم استقبال از حملة نظامی و گاهاً محدود کردن حمایت خود از لابیهای فعال صهیونیستی در دولت بود، اما در ذات منجر به ایجاد اختلافات بزرگ درون حزبی آمریکا و اسرائیل شد. اختلافات بزرگی که بدلیل داشتن ریشة منافع ملی برای آنان، در حال تبدیل به شکافهای عمیق ایدئولوژیک است، بطوری که شاهد اعلام نظر سیاسیون آمریکا برای مذاکره و مراوده با ایران به عنوان قدرت منطقه هستیم و در مقابل سیاسیون اسرائیل که با فشارهای دیپلماتیک خود تلاش در عقب راندن آمریکا و تغییر نظرش در مورد ایران دارند.
گام بعدی اسرائیل، تلاش برای افزایش دشمنان منطقهای ایران
در شرایط فعلی که اسرائیل دچار خمودگی جدی در عرصة سیاست خارجی خود شده و با توجه به ناتوانی این رژیم غاصب در اثرگذاری بر مناسبات رخدادهای منطقه، تلاش تمام عیار خود را برای ایجاد، همبستگی و تقویت گروهکهای تروریستی افزایش داده است تا با تکیه بر پولهای نفتی عربهای حاشیة خلیج فارس و سرویسهای اطلاعاتی آنان، اقداماتی برای زنده نگهداشتن جسد بیجان خود، آغاز نموده است.
برگزاری یازدهمین انتخابات باشکوه ریاست جمهوری ایران، که با حضور حداکثری و پرشور مردم همراه بود ضرباتی عمیق بر زخمهای کهنة دشمنان نظام و انقلاب وارد آورد که هنوز در شک آن، بیقرار و حیراناند.