اسنودن

ادوارد اسنودن در الیزابت سیتی کارولینای شمالی آمریکا متولد شد. پدرش افسر پلیس ساحلی آمریکا بود و مادرش کارمند دادگاهی در مریلند است. وی در سال 1999 به همراه خانواده‌اش به مریلند تغییر مکان دادند و وی در این شهر در کالج آن­آروندل در رشتة کامپیوتر به تحصیل پرداخت، اما نتوانست تحصیلاتش را به پایان برساند.

در می سال 2007 وی با امید به پیوستن به نیروهای ویژه وارد ارتش آمریکا شد. اسنودن می‌گوید در آن زمان دوست داشت تا در جنگ عراق حضور داشته باشد زیرا به عنوان یک انسان وظیفة خود می‌دید که به انسان‌ها برای رهایی از فشار و ظلم کمک کند. اما وی پس از اینکه طی یک حادثه در حین تمرین دچار شکستگی در هر دو پا شد،‌ از خدمت در ارتش مرخص شد. پس از آن بود که به عنوان نگهبان به استخدام مجتمعی محرمانه متعلق به سازمان امنیت ملی در دانشگاه مریلند درآمد و در پی آن، در بخش امنیت IT سازمان جاسوسی آمریکا مشغول به کار شد.

سیا در سال 2007 وی را با پوشش دیپلماتیک در ژنو مستقر ساخته و مسئولیت حفظ و نگهداری از شبکه‌های رایانه‌ای‌اش را به وی سپرد. اسنودن در سال 2009 سیا را ترک کرد و به پیمانکاری خصوصی در یکی از مجتمع‌های متعلق به سازمان امنیت ملی آمریکا در پایگاه نظامی آمریکایی در ژاپن پیوست.

وی پیش از اینکه آمریکا را به مقصد هنگ‌کنگ ترک کند، برای کمتر از سه ماه در شرکت پیمانکار بوز الن همیلتون به عنوان مدیر سیستم‌های رایانه‌ای در پایگاه سازمان امنیت ملی در هاوایی مشغول به کار بود. وی زندگی بسیار راحتی داشته و درآمدی برابر 200 هزار دلار داشته است.

 

آغاز افشاگری اسنودن

گاردین اسنودن را فردی توصیف می­کند که به شدت نسبت به حریم خصوصی حساس است،‌ و لپ‌تاپ وی از برچسب‌های متعلق به سازمان‌های مدافع آزادی اینترنت پوشانده شده است. اسنودن ردپای دیجیتال بسیار کمی از خود به جا گذاشته است. تنها اطلاعاتی که 24 ساعت پس از افشاگری وی در اینترنت وجود داشت، اطلاعات محدودی درباره خانواده‌اش بود، نه عکس جدیدی از وی در اینترنت یافته شد و نه پست جدیدی روی فیس‌بوک و توئیتر وجود داشت.

اسنودن برای آغاز افشاگری‌اش ابتدا در ژانویه سال 2013 با فیلم‌سازی به نام لارا پویتراس تماس گرفت زیرا گزارشی از وی درباره یکی دیگر از افشاگران سازمان امنیت ملی آمریکا در نیویورک تایمز دیده بود. پوتراس از اعضای انجمن آزادی مطبوعات است. وی همچنین با خبرنگار گاردین،‌ گلن گرینوالد و بارتون گلمن خبرنگار واشنگتن پست تماس گرفت.

اسنودن از طریق ایمیل‌هایی رمزنویسی شده و با نام مستعار Verax به معنی راستگو با این خبرنگاران در تماس بوده است. گلمن می‌گوید در اولین ملاقات رودررو با اسنودن وی گفته است می‌دانم به خاطر کاری که انجام می‌دهم دچار مشکلات زیادی خواهم شد و انتشار عمومی این اطلاعات پایان من خواهد بود. وی همچنین به خبرنگاران گفته بود تا زمانی که این مطلب منتشر نشود، این خبرنگاران در معرض تهدید نیروهای امنیتی آمریکا هستید زیرا اگر آنها بدانند شما تنها افرادی هستید که نبودنتان این افشاگری را متوقف کرده و آن­ها را به تنها مالکان این اطلاعات تبدیل خواهد کرد، شما را خواهند کشت.

اسنودن در ماه می سال 2013 از منصب خود در هاوایی به بهانة درمان صرع مرخصی موقتی گرفته و خانه خود را بدون اینکه ردی از خود به جا بگذارد،‌ ترک کرد. در 20 می وی وارد هنگ‌کنگ شد و در هتلی به نام میرا اقامت گزید. در ششم ژوئن گلمن به نقل از اسنودن اعلام کرد که وی به شدت ناراحت است زیرا پلیس صبح همان روز خانه وی را در هاوایی مورد تجسس قرار داده است. همان‌ روز اطلاعات مربوط به برنامه جاسوسی پریزم (Prism) ابتدا توسط واشنگتن پست و کمی بعد توسط گاردین منتشر شد.

هویت اسنودن به درخواست و اصرار خودش توسط گاردین در تاریخ نهم ژوئن افشا شد، وی دلیلی برای پنهان کردن هویت خود نمی‌دید زیرا از نظر خودش کار نادرستی انجام نداده بود. کارمندان هتل میرا در تاریخ 10 ژوئن تایید کردند که اسنودن هتل را ترک کرده است.

اسنودن اعلام کرده است که به گرفتن پناهندگی از کشورهایی که ارزش­هایی مشابه با او دارند، تمایل دارد و البته کشور مورد نظر وی ایسلند است. مؤسسة رسانه‌های مدرن بین‌المللی، ‌سازمان مدافع آزادی بیان در ایسلند در روز افشای هویت اسنودن بیانیه‌ای منتشر کرد که در آن به اسنودن توصیه‌های قانونی برای دریافت پناهندگی از ایسلند کرده بود. اما سفیر این کشور در چین اعلام کرد ایسلند نمی‌تواند به اسنودن پناهندگی بدهد زیرا چنین درخواست‌هایی برای پناهندگی باید از داخل کشور صورت بگیرند.

همچنین وزیر امنیت سابق هنگ‌کنگ به اسنودن توصیه کرده است که هنگ‌کنگ را ترک کند یا اینکه احتمالاً به آمریکا مسترد خواهد شد. اما ژروم کوهن استاد حقوق دانشگاه نیویورک اعلام کرد دادگاه هنگ‌کنگ می‌تواند از قانون معافیت جرم سیاسی درمورد اسنودن استفاده کند.

از سویی دیگر دیمیتری­پسکوف، ‌رایزن رسانه‌ای رئیس‌جمهور روسیه اعلام کرد روسیه درصورت دریافت درخواست پناهندگی از سوی اسنودن متمایل است تا درباره آن مذاکره کند. احزاب مختلف نیز در اتریش تضمین داده‌اند که به اسنودن پناهندگی سیاسی خواهند داد.

دولت آمریکا نیز در این میان بی‌کار ننشسته و تجسسی جهانی را برای دستگیری وی آغاز کرده است. به گفته جیمز کلپر رئیس اطلاعات ملی آمریکا این افشاگری بی‌ملاحظه منجر به بروز سوء تفاهم‌های بسیار بزرگی در رسانه‌ها شده‌است. شرکت سابق اسنودن نیز پس از انتشار افشاگری‌های وی، با انتشار بیانیه‌ای عمل اسنودن در زمینه انتشار اطلاعات محرمانه سازمان امنیت ملی آمریکا را به شدت محکوم، و آن را تخطی از قوانین و ارزش­های این شرکت اعلام کرد و در عین حال مبلغ حقوق وی را از 200 هزار دلار به 122 هزار دلار تصحیح کرد. ارزش سهام این شرکت پس از انتشار افشاگری‌های اسنودن دچار سقوط شده‌است.


تشابه خبری اسنودن با ماجرای ویکی­لیکس

با بازگشت به تاریخ، و بررسی دقیق­تر رویدادهای حاشیة ماجرای ویکی­لیکس، چند نکته حائض اهمیت  وجود دارد.

پس از افشاگری­های سایت ویکی­لیکس، که عمدة آنها در مورد اسناد محرمانة آمریکا در قضایای جنگ عراق و افغانستان، وزارت امور خارجة آمریکا و شرکت استراتفور بود، شاهد انتشار وسیع اخبار آن از سوی رسانه­هایی نظیر واشنگتن­پست، نیویورک­تایمز، گاردین، اشپیگل و لوموند بودیم.

در آن ایام با توجه دسته­بندی خبری بین این رسانه­ها، به وضوح مدیریت خبری و تقسیم وظایف رسانه­ای را در پس پردة ماجرای ویکی­لیکس ملموس بود. برای مثال روزنامة واشنگتن­پست و گاردین وظیفة انتشار اخبار افشاگری، نیویورک­تایمز وظیفة تحلیل­های خبری و اشپیگل و لوموند وظیفة حمایت از ژولین آسانژ(افشاگر ویکی­لیکس) را بر عهده داشتند.

حال با بررسی اخبار مربوط به اسنودن که از آن به عنوان بزرگترین افشاگری ضدآمریکا یاد می­شود، باز هم به همین وقایع پی می­بریم.

اسنودن اولین بار بخشی از اسناد خود را توسط روزنامة واشنگتن­پست و گاردین منتشر کرد، که پس از وسیع شدن اخبار وی در رسانه­های جهان، همین چند نشریه بدین شکل وارد میدان انتشار خبر شدند که، روزنامة گاردین و اشپیگل عمدتاً طی زمانبندی خاصی اسناد بیشتری را در مورد آژانس امنیت ملی آمریکا، همکاری آلمان در شنود دفتر اتحادیة اروپا و همکاری ادارة کل اطلاعات و امنیت برون مرزی فرانسه با آمریکا در گسترش پروژة پریزم منتشر کردند و موازی با این فعالیت، روزنامة نیویورک­تایمز و لوموند هم با تحلیل­هایی حاشیه­ای تلاش در ایجاد پشتوانه­ای اجتماعی برای اسنودن(مشابه آسانژ) داشتند.

مواضع مشترک چین و روسیه، در قبال اسنودن

اخیراً روزنامة نیویورک­تایمز، در تحلیلی بسیار جالب این طور مطرح کرد که با توجه به حملات سایبری اخیر چین به آمریکا و تغییر موازنة قدرت بین آمریکا و چین از یکسو، و رزمایش مشترک چین و روسیه از سوی دیگر، می­تواند نشان­دهندة مواضع مشترک چین و روسیه در عرصة مقابله با آمریکا باشد. همچنین اشاراتی به انتقال اسنودن از هنگ­کنگ به مسکو شده بود که بر طبق آن، این انتقال برای فردی که از سوی آمریکا تحت تعقیب است، بدون کمک و حمایت نیروهای اطلاعاتی و امنیتی چین و روسیه امکان­پذیر نبوده است.

حال سوال مهم اینجاست که افشاگری­های اسنودن برای چین و روسیه، چه منافعی می­تواند داشته باشد؟


پروژة پریزم و محتوای غیرفنی افشاگری

پروژه پریزم

پروژة پریزم که یکی از موارد افشا شده توسط اسنودن است، بدین شکل توصیف شد که آمریکا طی روند این پروژه اقدام به بررسی و شنود کلیة ارتباطات کاربران سرویس­های جاری شرکت­های گوگل، یاهو، اسکایپ و... می­نماید، که طبق نظر یکی از مدیران NSA(آژانس امنیت ملی آمریکا) هدف بزرگ آمریکا در کاربردی کردن این پروژه، جمع­آوری همة اطلاعات تولید شده توسط بشر، در سراسر جهان است.

کنکاش محتوایی خبر اسنودن، در مورد شنود آمریکا در حریم خصوصی جوامع، را با توجه به محتوای فنی آن می­توان انجام داد. با عنایت به این مهم که محتوای افشاگری اسنودن از لحاظ فنی، دارای بار علمی مناسبی نیست و فقط به بیان نکات مسلمی نظیر شنود خطوط ارتباطی اکتفا نموده است، می­توان به این نکته اشاره کرد که آیا اتحادیة اروپا که خود را قطب صنایع مختلف جهان از جمله الکترونیک و علوم ارتباطی می­داند، تاکنون به مستقر بودن سرورهای اصلی شرکت­هایی نظیر گوگل در ایالات متحده، توجه ننموده­اند که حال بیم شنود اطلاعات و اخبار را دارد؟

از دید برخی کارشناسان عرصة ارتباطات و علوم کامپیوتری، پروژة پریزم که از آن به عنوان عدسی همگرا در جمع­آوری اطلاعات یاد می­شود(جمع­آوری اطلاعات و متمرکز نمودن در سرورهای آمریکا)، مسأله­ای مسلم است که سالیان دراز مورد توجه همة فعالان این عرصه قرار گرفته است و به نوعی از آن به عنوان امری قطعی یاد می­کنند، چرا که وجود سرورهای اصلی همة پایگاه­ها و رسانه­های اینترنتی در آمریکا، موجبات این امر را برای دولت ایالات متحده فراهم می­کند. به همین دلیل، افشاگری اسنودن و عکس­العمل اتحادیة اروپا(محکوم نمودن جاسوسی در حریم خصوصی افراد) را در این مورد، گامی برای بازی سازی رسانه­ای دانستند. چرا که عقب افتاده­ترین کشورها از لحاظ دانش و صنعت ارتباطی، نیز می­دانند که امنیت در شبکه­های داده­ای به خودی خود وجود صد درصدی ندارد، حال چه رسد به استقرار سرورها در آمریکا.


افشاگری اسنودن، دلیل موجهی بر راه­اندازی اینترنت ملی

افشاگری­های اسنودن، در زمینة دسترسی به همة اطلاعات کارابران اینترنت توسط سرویس­های جاسوسی و اطلاعاتی آمریکا، بهترین شاهد مثال بر درایت و تدبیر مدیران و کارشناسان عرصة ICT کشور، در راه­اندازی اینترنت ملی با مفهوم بومی سازی زیرساخت­ها و سرورها، می­باشد.

اخیراً یکی از مدیران آژانس امنیت ملی آمریکا در خصوص ویروس استاکس­نت اینطور بیان کرده که: هدف عمدة طراحی این ویروس ایران و تأسیسات اتمی­اش بود، که با هوشیاری ایران با شکست مواجه شد. اما با توجه کارکرد این ویروس در جمع­آوری اطلاعات به صورت خاموش، که در پیشبرد اهداف پروژة پریزم برای ما حائض اهمیت است، در فضای اینترنت انتشار یافت.

حال در فضای ناامن اینترنت، که عمدة کاربران کشورمان پیش از دریافت آموزش­های حرفه­ای به آن وارد و از سرویس­های آن بهره می­برند، باید این نکته ار متذکر شد که در رویارویی با هر سرویس و خدمتی در اینترنت و بالاخص شبکه­های اجتماعی نظیر فیس­بوک، این سه سوال را قبل از آغاز فعالیت، از خود بپرسند که:

اطلاعات شخصی­ام در کجا ذخیره می­شود؟

چه کسی به اطلاعات من دسترسی دارد؟

در پس پردة این سایت یا شبکه، چه کسی مستقر است و چه منافعی از دریافت اطلاعات من دارد؟