اخیراً و پس از رد صلاحیت اکبر رفسنجانی از سوی شورای نگهبان که عمده دلیل آن کهولت سن وی و عدم توانایی جسمانی برای کسب مقام ریاست جمهوری کشور بود، رسانههای ضدانقلاب اقدام به انتشار تحلیلی با عناوین مختلف نمودند که برنامة انتخاباتی رفسنجانی را در 5 ماده به طور شفاف اعلام مینمود.
در یکی از این موارد که به طور هوشمندانه اقدام به مدیریت وی شده، در 5 محور پیشنهاداتی در قالب چالشهای پیش روی او، به وی اعلام شده بود که بر اساس شواهد و قرائن، میتوان پتانسیل رفسنجانی را در جذب برنامههای گروههای معاند و ضدانقلاب مشاهده کرد.
در مقالة مذکور که نگارش آن توسط امید معماریان(از نویسندگان رسانههای ضدانقلاب و مورد حمایت آمریکا) انجام شده، در موضوعاتی نظیر کهولت سن، کارنامة گذشته، احساس مالکیت نظام وحق به جانب بودن، مشخص کردن تغییر و حواریون دوآتشه وفیس بوک اقدام به چالشی جلوه دادن این موضوعات، در مسیر حرکت انتخاباتی رفسنجانی، برای تصدی پست ریاست جمهوری شده است. نکات حائض اهمیت در این مطلب، ارائة برنامه به وی و همچنین عملکرد ایشان طبق برنامة پیشنهادی از سوی معاندان و ضدانقلاب است.
در ادامه، موارد مطرح شده و راهکارهای ارائه شده از سوی نویسنده را مورد بررسی قرار میدهیم تا با وضوح بیشتری سند همفکری ارکان ضدانقلاب با برنامة انتخاباتی وی نمایان گردد.
کهولت سن
§ چالش: هاشمی رفسنجانی ۷۹ ساله است. چنین سنی برای مسؤلیت سنگینی مانند ریاست جمهوری که با جلسات متعدد، تصمیمگیریهای دشوار، سفرهای خارجی و درنهایت تدبیر در حل مسائل روز و پیچیده کشوراست، هیچ همخوانی ندارد. وقتی پای مناظرههای تلویزیونی برسد، رأی دهندگان این کهولت سن را در او خواهند دید.
§ راهکار: برای کم رنگ کردن این عامل بازدارنده، هاشمی چند راه پیش رو دارد و مهمترین آن اینکه به محض تایید صلاحیت شدن، اسامی افرادی که در کابینه و مسوولیتهای مختلف به کار خواهد گرفت را مشخص و اعلام کند. ترکیب این افراد است که می تواند موضوع سن هاشمی را در حاشیه ببرد.
§ اقدام رفسنجانی: اعلام اسامی ستاد انتخاباتی خود با میانگین سن 50 سال، و طبق معیارهای گفته شده
کارنامة گذشته
§ چالش: زمانی که هاشمی رفسنجانی مسؤلیت ریاست جمهوری را به عهده داشت اتفاقاتی در این مملکت افتاده که میلیونها نفر همچنان برای آنها به دنبال پاسخ هستند.
§ راهکار: هاشمی باید برای چنین اتفاقاتی توضیح داشته باشد و به صورت خیلی واضح و مشخص تصریح کند که چنین اتفاقاتی در زمان ریاست جمهوریاش نخواهد افتاد، نسبت به آن وقایع خانوادههای افراد میتوانند پروندهها را باز و پیگیری کنند و خود از هیچ اقدامی برای دلجویی و جبران خساراتی که به آنها وارد آمده کوتاهی نخواهد کرد(صرف نظر از اینکه خودش به صورت مستقیم یا غیرمستقیم دست داشته یا نه، و یا حتی بعداً خبردار شده، ولی کمکی به کشف حقیقت نکرده است) با توجه به جو سیاسی کنونی او باید بتواند راهی برای فاصله گرفتن و شفاف کردن مسؤلیت خود در برخی از این اقدامات پیدا کند.
§ اقدام رفسنجانی: اعلام حضور در انتخابات با شعار کذب درخواست جمع کثیر مردم از وی و اقدامات انتخابات 84 در انتشار شعارهایی با عنوان "هاشمی 2005" که رنگ و لعاب تغییر داشت.
احساس مالکیت نظام وحق به جانب بودن
§ چالش: یکی از دافعههای هاشمی رفسنجانی که در تبلیغات انتخاباتی او در سال ۸۴ هم مشهود بود، انتقال این حس به مخاطب بود که انگار خود را صاحب خانه می داند و رأی دهنده باید از خدایش باشد که به او رأی بدهد. هاشمی نمیتواند و نخواهد توانست با چنین روحیهای حتی انتخابات پسته فروشان رفسنجان را هم ببرد چه برسد به انتخابات ریاست جمهوری.
§ راهکار: اگر آشنا با ظرافتهای یک کمپین انتخاباتی، شکلبندی به پیام اصلی، خواستهای رأی دهندگان، تنظیم رفتارهای کاندیدا و نحوة تعامل پیامها و برنامهها و ارائه او به مردم باشند، تردید نخواهند کرد چنین نکاتی را برای شخصیتی مانند هاشمی، که ممکن است شنیدنش و مهمتر، تغییر و انجام دادنش سخت باشد، توضیح دهند و تبیین کنند.
§ اقدام رفسنجانی: کاهش چشمگیر بیان مالکیت از زبان وی، و ادامة همین مسیر از سوی فرزندان(یکی از فرزندان وی در مصاحبهای گفته بود بابا اکبر انقلاب را فرزند خود میداند!)
مشخص کردن تغییر و تفاوت
§ چالش: هاشمی سال ۸۴ در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد و رأی نیاورد. در خرداد ماه سال ۹۲، هاشمی باید از خود بپرسد چرا مردم باید به او برگردند و رای بدهند؟ چرا بار اول رای ندادند؟
§ راهکار: هاشمی باید نشان دهد چرا هاشمی سال ۸۴ نیست، چرا هاشمی هاشمی ۷۲ نیست، چرا هاشمی بعد از جنگ نیست، چرا هاشمی ۹۲ است و این هاشمی ۹۲ چگونه هاشمی ۹۲ شد و چه کار خواهد کرد که هاشمی ۹۲ بماند و وقتی به قدرت رسید برنگردد و هاشمی ۷۲ بشود؟ او در این مسیر سرمایه ای دارد و عملکردی دارد و می تواند از آن بهره بگیرد. بعد از تایید صلاحیتها، کسانی که پیکار مبارزاتی هاشمی را اداره می کنند، اگر نتوانند همه سرمایه ایی که هاشمی دارد را جمع کنند و نشان دهند که چرا هاشمی ۹۲ متفاوت است با هاشمی سالهای قبلش که از هر انتخاباتی بدون شک بازنده بیرون می آمد، مشکل بزرگی در جلب رایی خواهند داشت.
§ اقدام رفسنجانی: اعلام نظر در مورد نحوة تبلیغات، نحوة چیدمان ستاد انتخاباتی و همچنین ایراد سخنان با محتوای تغییر در روند خود.
حواریون دوآتشه وفیس بوک
§ چالش: آنها کسانی هستند که هاشمی را به نوعی عرضه میکنند که نیازمند به مواجهه با چالشهای بالا نیست. آنها برای هر یک از موارد بالا توجیهی میآورند و به مخالفان و منتقدان و کسانی که پرسشگری سادهای میکنند خرده میگیرند، حمله میکنند و هاشمی را به سمتی سوق میدهند که تن به مسؤلیتپذیری و عرق ریختن برای جمع کردن آراء ندهد.
§ راهکار: این مدافعان سرسخت هاشمی، دافعهای ایجاد کردهاند که در هر نوشته و یادداشتی میتوان بخشهایی از آن را مشاهده کرد و اگر مسری شود چنین دافعهای در برنامهها و سخنرانیهای انتخاباتی تیم پیکار مبارزات انتخاباتی هاشمی، جاری و گفتمان غالب شود، باید فاتحة رأی آوردن او را خواند.
§ اقدام رفسنجانی: انتشار مقالات و تیترهای حمایتی از سوی تارنماهای منتسب به وی، دروغپراکنی رسانهای در موضوعات مختلف نظیر درخواست آیات عظام در بارة حضور وی در انتخابات و همچنین حذف آرشیو سال 88 از وبسایت رسمی وی.
حال با در نظر گرفتن 5 محور ارائه شده در مقاله و اقدامات ایشان در تحقق موارد این نظریه، به وضوح میتوان دریافت که اندیشکدهها و چه بسا سرویسهای اطلاعاتی پس پردة معاندان در تنظیم این مقاله دست داشتهاند. چرایی و چگونگی حرکت رفسنجانی در مسیری که دشمنان انقلاب برای او ترسیم نمودهاند را میبایست، در ادبیات سالیان گذشتة وی و اقدامات نامأنوس با آرمانهای امام و انقلاب در فتنة 88، جستجو نمود.
تشکیل اقدامات بسترساز مجدد رفسنجانی برای حضور فتنهگران
در بخش نهایی مقاله، اینطور آورده شده که "اگر که به چالشهای پنج گانهای که در بالا آمد توجه داشته باشد و آنها را جدی بگیرد. چنین جدی گرفتنی شور و شوقی جدی ایجاد خواهد کرد و اثری دومینویی در روزهای منتهی به انتخابات خواهد داشت و گروه های محذوف(فتنه گران) را بار دیگر به صحنه خواهد آورد."